Web Analytics Made Easy - Statcounter

در پی عملیات موفقیت‌آمیز امروز جنبش مقاومت فلسطین علیه مواضع رژیم اشغالگر قدس، بلومبرگ در یادداشتی درباره تاثیر این رخداد بر تلاش دولت بایدن برای میانجیگری عادی‌سازی روابط ریاض-رژیم صهیونیستی که فلسطین نیز در آن ذی‌نفع بود، نوشت: معلوم شد که حماس در این دیپلماسی و استراتژی بزرگ آمریکا، عربستان سعودی و اسراییل از حق وتو برخوردار بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا، طبق گزارش شبکه آمریکایی، عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و فلسطین، تقریبا بی‌سر و صدا و به درخواست کاخ سفید، در حال نزدیک‌شدن به توافق سه‌جانبه‌ای بودند که شکل ژئوپولیتیک منطقه و فراتر از آن را تغییر می‌داد، اما ظاهرا تدابیر آن‌ها فلسطینی‌ها را در وضعیت بدی قرار می‌داد. بنابراین، حماس که اصلی‌ترین گروه مقاومت از طرف فلسطینی‌ها محسوب می‌شود، تصمیم گرفت که همه چیز را به هم بزند.

در این یادداشت همچنین آمده است: در ۲۴ ساعت گذشته، حماس هزاران موشک را از نوار غزه به اسرائیل شلیک کرد که منجر به کشته‌شدن ده‌ها اسراییلی و باعث شد که بخش‌هایی از عسقلان و دیگر شهر‌ها شبیه اوکراین پس از یک حمله موشکی روسیه شوند. در عین حال، مبارزان حماس، از طریق زمین، دریا و هوا به مواضع اسرائیل نفوذ کرده و اسرائیلی‌ها را در خانه‌های خودشان گروگان گرفتند.

«محمد الضیف» فرمانده شاخه نظامی حماس صبح امروز (شنبه) و پس از حملات گسترده راکتی مقاومت فلسطین به شهرک‌های صهیونیستی در اطراف غزه، آغاز عملیات طوفان الاقصی را اعلام کرد. در این عملیات تاکنون ۱۰۰ صهیونیست به هلاکت رسیده و بیش از ۱۰۰۰ نفر هم زخمی شده‌اند.

آژیر‌های خطر، صبح امروز و در پی حملات سنگین راکتی و موشکی مقاومت، در تمام شهرک‌های صهیونیستی نزدیک مرز نوار غزه و نیز دیگر شهر‌های اشغالی از جمله تل‌آویو به صدا درآمدند. رادیو رژیم صهیونیستی نیز از ورود نیرو‌های مقاومت به داخل شهرک‌های اطراف غزه و تیراندازی در این شهرک‌ها خبر داد.

عملیات طوفان الاقصی

بلومبرگ در ادامه می‌نویسد: «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل در واکنش به این حمله و در میان حملات تلافی‌‎جویانه ارتش اسرائیل در نوار غزه گفت که «ما در جنگ هستیم». نه بی‌بی نتانیاهو و نه شرکای او در ائتلاف راست افراطی‌اش به علتی برای واداشتنشان به سرکوب هرچه سخت‌تر فلسطینی‌ها یا شهرک‌سازی‌های جدید در اراضی فلسطینی در کرانه باختری نیازی نداشتند. اگرچه، حالا کابینه راستگرای افراطی نتانیاهو بهانه جنگی لازم برای انجام دادن هر کاری که بخواهد را دارد.

همچنین در یادداشت بلومبرگ آمده است: سعودی‌ها هیچ‌گاه اسرائیل را به عنوان یک کشور به رسمیت نشناخته‌اند و همواره به طور رسمی طرفدار فلسطینی‌ها بوده‌اند. در عین حال، «محمد بن سلمان»، ولی عهد سعودی، مشتاق مطرح کردن دوباره عربستان سعودی در سیاست قدرت جهانی است. او بدترین دشمنان منطقه‌ای خود را در ایران می‌بیند نه در اسرائیل. او برای پیدا کردن شرکای عربستان سعودی می‌تواند پیشنهادات چین یا آمریکا را قبول کند که برای سلطه جهانی رقابت می‌کنند.

در ادامه آمده است: در این میان، آمریکا می‌تواند چین را از صحنه منطقه بیرون کند و ائتلافی را پایه‌ریزی کند که ایران را نیز تحت کنترل قرار دهد. در عین حال، واشنگتن می‌تواند از این اهرم فشار جدید برای آب‌شدن یخ روابطش با تهران نیز استفاده کند.

سفر جو بایدن به ریاض

شبکه آمریکایی در ادامه مطرح کرد: ضعیف‌ترین پیوند‌ها در این طرح میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بود. شرکای نتانیاهو در ائتلاف او به راهکار دو دولتی برای اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها عقیده ندارند و ترجیح می‌دهند کرانه باختری را به کلی تصاحب کنند، حتی به بهای تبدیل کردن آن به کشوری آپارتاید. در این میان، فلسطینی‌ها می‌دانستند که منافعشان حتی در ریاض در اولویت پایین‌تری قرار دارد. از دیدگاه نوار غزه یا کرانه باختری، وضعیت بدتر می‌شد.

این یادداشت با اشاره به این که آتش‌بس میان رژیم صهیونیستی و فلسطین شکسته شده است، مطرح کرد: حالا فشار بر سعودی‌ها و بقیه برای هم‌دردی با هم‌نوعان عرب خود افزایش یافته و هرگونه گرم گرفتن با اسرائیل را منتفی می‌سازد.

بلومبرگ در پایان می‌گوید: حالا آمریکا هیچ انتخابی ندارد، جز این که از تمامی طرفین، طبیعتا حماس، اما بی‌بی و بن‌سلمان و بقیه نیز بخواهد خویشتن‌داری کنند. با این وجود، استراتژی بزرگ بایدن برای خاورمیانه در مرحله مقدماتی قرار دارد، اگرچه کاملا اجرایی نشده است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: فلسطین بایدن اسرائیل قیمت طلا و ارز قیمت موبایل رژیم صهیونیستی عربستان سعودی فلسطینی ها نوار غزه شهرک ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۳۶۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟

فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانه‌ای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.

به گزارش انتخاب، استدلال آن‌ها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولت‌ها طرف اسرائیل را می‌گرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌ها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکده‌ای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقه‌ای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان داد.»

پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمک‌های بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.

اما این ارزیابی‌ها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر می‌رسد و نمی‌تواند پیچیدگی چالش‌های منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع از همکاری‌ها بین اعراب و اسرائیل می‌شود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولت‌های عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایت‌های نتانیاهو از توسعه شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاش‌های وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهر‌های کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنش‌های منطقه‌ای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه می‌تواند به مشروعیت آن‌ها در داخل لطمه بزند.

هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولت‌هایی که اسرائیل از آن‌ها به عنوان "اتحاد سنی" یاد می‌کند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقه‌ای هستند. اولویت آن‌ها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنش‌ها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولت‌های عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقه‌ای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.

پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حمله‌ای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیما‌های ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپاد‌ها و موشک‌های ایرانی را دفع نمایند. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقه‌ای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.

اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقام‌های اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.

تلاش‌هایی که دولت‌های عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آن‌ها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیک‌تر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری‌های خود با واشنگتن هستند. آن‌ها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم می‌کند نمی‌بینند.

دولت‌های عربی به ویژه دولت‌های حاشیه خلیج فارس از تلاش‌های اسرائیل برای تضعیف توانمندی‌های نیرو‌های نیابتی ایران استقبال می‌کنند. اما آن‌ها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که می‌تواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکننده‌ای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولت‌های عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار می‌کند. آن‌ها ترجیح می‌دهند موازنه‌ای بین روابط مختلف منطقه‌ای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پل‌های پشت سرشان را خراب کنند.

اما به رغم این محدودیت ها، دولت‌های عربی می‌توانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماس‌هایی برای مدیریت بحران حیاتی‌تر از گذشته است. کشور‌های عربی‌ای که با هر دو طرف رابطه دارند می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیام‌ها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیب‌ها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشور‌های خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگو‌های منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز می‌کند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگ‌هایی بود.

اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیک‌تر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانه‌تر کند. همکاری‌های فنی‌ای که دولت‌های عربی و اسرائیل اخیرا در حوزه‌هایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشست‌های مهم منطقه‌ای که علنا تعاملات سیاسی دولت‌های عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاش‌های دولت‌های عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانه‌تر اولویت دهی به حمایت از تلاش‌ها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.

دیگر خبرها

  • وزیر خارجه آمریکا : روابط عربستان و اسرائیل به زودی عادی می شود
  • ریاض: به توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شده‌ایم
  • لیندسی گراهام خواستار توافق عربستان و اسرائیل شد
  • سناتور آمریکایی، عادی سازی روابط تل آویو و عربستان را توافقی مخاطره آمیز خواند
  • جزئیات توافق آمریکا و عربستان برای سازش میان ریاض و تل‌آویو
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • فرود هواپیمای مقامات اسرائیلی در عربستان سعودی / تلویزیون اسرائیل: احتمالا این مقامات برای گفت‌و‌گو درباره عادی‌سازی روابط رفته باشند
  • اندونزی: هیچ عادی سازی روابطی با اسرائیل وجود ندارد
  • فریدمن: اسرائیل باید بین رفح و ریاض یکی را انتخاب کند
  • روسیه دشمن اسرائیل است | روایت بلومبرگ؛ نگرانی فزاینده اسرائیل از گسترش همکاری‌ نظامی ایران و روسیه